#یادداشت_اختصاصی ازپایگاه خبری تجریش

محمدحسین اکبرزاده

نخستین سرشماری ایالات متحده آمریکا در سال ۱۷۹۰ انجام گرفت. و از آن زمان به بعد این کار هر دهه با پشتکار و مداومت تکرار شده است . سرشماری ها جدایی از مبنا واقع شدن برای توزیع عادلانه نمایندگی در مجلس قانون گذاری، به دلایل بسیار، کار خوبی میباشد .

اینکار به دولت یاری می رساند، تا بدانند مردم کشور در کجا به سر می برند، از کجا آمده اند ، چگونه زندگی می کنند ، چقدر تحصیلات و نیز درآمد یا ثروت دارند. اینها برای ارائه خدمت، کسب درآمد و مالیات از سوی حکومت مهم اند.

در آن زمان جیمز اسکات، دانشمند سیاسی، گفت سرشماری به " خوانا " شدن جامعه برای دولت می انجامد. این جمله مهم و همزمانی آن با این اوضاع کنونی ما ، انگیزه من از نوشتن این یادداشت شد .

براستی این عبارت "خوانا بودن" حلقه مفقوده امروز جامعه ماست . به طور کلی می توان ادعا کرد ترازهای مالی و آماری که اساس کار برای تصمیم گیری در جامعه می باشند . به صورت شفاف و دقیق وجود ندارد.

 بد نیست یاد خاطره شخصی کنم از زمانی که در یکی از بیمارستان های معروف تهران فعالیت داشتم . یک روز که با رئیس جدید (که مدت پنج ماه بود شروع به فعالیت در سمت رئیس بیمارستان نموده بود) جلسه داشتیم.

ایشان با دلخوری فرمودند:" زمانی که من ریاست را به عهده گرفتم بخش مالی به من گفتن ۲۵ میلیارد ما بدهی و کسری یا بهتر بگویم ضرر انباشته داریم." و ادامه داد:" طی این مدت ما ۲۵ میلیارد تومان از دانشگاه تامین منابع کردیم اما باز امروز به من میگویند ما ۲۵ میلیارد منفی هستیم ."

این خود جای بحث دارد که چرا بایستی رئیس یک بیمارستان دولتی مطرح ، آشنا به صورت های مالی نباشد. اما این واقعیت آمارها و ترازهای مالی این روزگار ماست. همگان به یاد دارند در زمان دولت آقای دکتر احمدی نژاد، مسئول عزیزی فرموده بود:"

از ما جهت بخواهید نه عدد" اما آمار و تراز صحیح و شفاف همانند فانوس دریایی، چراغ راه کارآفرینان و فعالان اقتصادی می باشد. در زمان ریاست بانک مرکزی آقای دکتر همتی ایشان مکرر می فرمودند:

" این قیمت واقعی دلار نیست" گویی این یک بازی است و وظیفه شهروندان است که حدس بزنند قیمت واقعی دلار چند است . در حال حاضر هم هم جناب آقای دکتر فرزین مصر به قیمت دلار ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومانی می باشد.

در حالیکه قیمت دلار و متعاقبا طلا بر اساس ۵۰ هزار تومان در حال معامله است. دوباره برگردیم به خوانا بودن ، اگر قرار باشد مرکز مبادله ارز و طلا به صورت ناخوانا عمل نماید . چون باعث لطمه زدن به اعتماد فعالان اقتصادی ونیز مبهم شدن آینده نزدیک برای کارآفرینان خواهد شد.

باز کارکرد خود را نخواهد داشت . و جامعه نیز حرص و ولع خرید دلار و طلا را ادامه خواهد داد . و  لاجرم فعالان اقتصادی به جای کسب و کار به قول خودشان بر روی مال خواهند نشست .

 مخلص کلام عدم خوانا بودن آمارها و ترازهای مالی شفاف و صحیح پاشنه آشیل این روزگار اقتصادی ما شده است. مدیران در حال جابجایی می باشند، بدون آنکه تراز حسابرسی شده و دقیق به یکدیگر تحویل دهند.

تا زمانی که متری برای اندازه گیری نباشد هیچ جامعه ای را نمی توان اصلاح و مدیریت نمود. البته دراین دولت شاهد اقدامات اولیه برای این موضوع هستیم ولی مهم اجرای صحیح آن میباشد .